English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3642 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
speculum U اینه طبی یاسپکولوم وسیله معاینه از طریق سوراخهای بدن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
specular U وابسته به اینه طبی یاسپکولوم
not even by [not even through] [not even by means of ] U نه حتی به وسیله [به طریق]
magic mirror U اینه غیب نما اینه شعبده
indicting U تعقیب متهم از طریق صدور کیفرخواست به وسیله دادگاه جنایی
indict U تعقیب متهم از طریق صدور کیفرخواست به وسیله دادگاه جنایی
indicted U تعقیب متهم از طریق صدور کیفرخواست به وسیله دادگاه جنایی
indicts U تعقیب متهم از طریق صدور کیفرخواست به وسیله دادگاه جنایی
gastroscope U اسباب معاینه داخلی معده وسیله مشاهده داخل معده
expandsionism U اعتقاد به لزوم بسط اراضی کشور از طریق اعمال قدرت نظامی یااقتصادی یا هر وسیله دیگر
photocomposition U کاربرد پردازش الکترونیکی درتهیه چاپ که مستلزم تعریف و تنظیم تحریر و تولید ان به وسیله پردازش از طریق عکاسی میباشد
remote data concentrator U وسیله یی که پیام ها را ازطریق خطوط کم سرعت ازترمینالهای متعدد دریافت کرده و داده ها را از طریق یک حط واحد سنکرون باسرعت بالا به پردازنده میزبان منتقل میکند
mask design U اخرین مرحله از طراحی مدارمجتمع که به وسیله ان طرح مدار از طریق پوششهای چندگانه مربوط به لایههای گوناگون مدار مجتمع تحقق می یابد
broached U ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broach U ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broaching U ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broaches U ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
associative storage U یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود
chain U باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
chains U باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
sensor U وسیله اکتشافی وسیله مراقبتی وسیله کشف کننده
mirrors U اینه
mirrored U اینه
mirror U اینه
reflectors U اینه
bulkhead U اینه
reflector U اینه
looking glass U اینه
bulkheads U اینه
edge perforated U با سوراخهای لبهای
code holes U سوراخهای رمز
ice fishing U ماهیگیری از سوراخهای یخ
feed holes U سوراخهای پیشبر
electron mirror U اینه الکترونی
deflection mirror U اینه انحراف
driving mirror U اینه اتومبیل
if peradventure U هر اینه اگر
convex mirror U اینه محدب
pierglass U اینه جرز
spherical mirror U اینه کروی
mirror frame U جعبه اینه
mirror glass U شیشه اینه
astrolabe U اینه نجوم
to plank down U اینه کردن
to plant down ther U اینه کردن
showcase U جعبه اینه
showcased U جعبه اینه
showcases U جعبه اینه
showcasing U جعبه اینه
convex mirror U اینه کوژ
indeed U واقعا هر اینه
one way screen U اینه یکسویه
infltrate U از سوراخهای صافی گذراندن
sprocket holes U سوراخهای چرخ دندهای
dressing tables U میز اینه داروکشودار
driving mirror U اینه عقب اتومبیل
parabolic mirror U اینه سهمی وار
concave spherical mirror U اینه کروی مقعر
concave spherical mirror U اینه کروی کاو
sconce mirror U اینه دیوار کوب
dichroic mirror U اینه دو رنگ نما
dressing table U میز اینه داروکشودار
mirror instrument U دستگاه اینه دار
show case U ویترین جعبه اینه
earth stopper U مامور بستن سوراخهای روباه
pitch U زاویه سوراخهای گوی بولینگ
pitches U زاویه سوراخهای گوی بولینگ
lightening hole U سوراخهای کاهش وزن ناو
foil U ورق سیماب پشت اینه
foiled U ورق سیماب پشت اینه
specular pig iron U اهن خام اینه وار
foiling U ورق سیماب پشت اینه
foils U ورق سیماب پشت اینه
pierglass U اینه قدی درمیان دوپنجره
prismatic U قطب نمای اینه دار
rivet pitch U فاصله بین مراکز سوراخهای پرچ
fet U وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
inspect U معاینه
observation U معاینه
inspects U معاینه
examinations U معاینه
observations U معاینه
examination U معاینه
inspection U معاینه
inspecting U معاینه
inspected U معاینه
observantion U معاینه
bye hole U سوراخهای باقیمانده پس ازمعلوم شدن نتیجه مسابقه گلف
retinoscopy U معاینه شبکیه
psychiatric examination U معاینه روانپزشکی
site inspection U معاینه محل
to see eye to eye U معاینه دیدن
examination U رسیدگی معاینه
tested U معاینه کردن
examination U معاینه کردن
postmortem U معاینه پس از مرگ
palpation U معاینه با دست
radiographic inspection U معاینه رونتگن
examinations U رسیدگی معاینه
examinations U معاینه کردن
examinations U بازرسی معاینه
palp U معاینه بساوشی
seach U معاینه کردن
otoscopy U معاینه گوش
palpate U معاینه بساوشی
test U معاینه کردن
tests U معاینه کردن
auscultate U معاینه کردن
visit U مسافرت معاینه
visited U مسافرت معاینه
check up U معاینه کردن
checkup U معاینه عمومی
gastroscopy U معاینه معده
inspection U بازدید معاینه
visits U مسافرت معاینه
observe U معاینه کردن
observed U معاینه کردن
observes U معاینه کردن
observing U معاینه کردن
look over U معاینه کردن
abdominoscopy U معاینه شکم
examination U بازرسی معاینه
mental examination U معاینه روانی
chevalglass U اینه تمام قدی که دردرون پایه خودمتحرک باشد
cards U کارتی با سوراخهای پانچ شده روی آن برای نمایش داده
card U کارتی با سوراخهای پانچ شده روی آن برای نمایش داده
overpunching U تغییر داده روی نوار کاغذ با ایجاد سوراخهای اضافی
feeds U سوراخهای دندانه دار پانچ شده در امتداد لبه کاغذ
feed U سوراخهای دندانه دار پانچ شده در امتداد لبه کاغذ
super visum corporis U گزارش معاینه جسد
technical inspection U معاینه فنی [خودرو]
rhinoscopy U معاینه بینی و حنجره
observation U معاینه وبررسی کردن
introspectively U بطریق معاینه نفس
ophthalmoscopy U معاینه چشم و شبکیه
observations U معاینه وبررسی کردن
vanity boxŠcaseŠor bag U قوطی یاکیف کوچکی که دارای اینه واسباب پودرزنی باشد
roentgenoscopy U معاینه بوسیله اشعه مجهول
laryngoscope U دستگاه مخصوص معاینه حنجره
proctoscope U الت معاینه روده راست
stethoscopy U معاینه بوسیله گوشی طبی
hepatoscopy U معاینه کبد غیبگویی بادیدن جگر
roentgenoscope U دستگاه معاینه بوسیله اشعه مجهول
perforations U خط سوراخهای کوچک در یک ورقه کاغذ یا کاغذهای پیاپی برای کمک به پاره کردن آنها
Never look a gift horse in the mouth. <proverb> U دهان اسب پیشکشى را هرگز معاینه نکن .
crawlers U وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
crawler U وسیله نقلیهای که روی زنجیر حرکت میکند وسیله نقلیه خزنده
asynchronous U داده یا وسیله سریال که نیازی به یکنواخت بودن با وسیله دیگر ندارند
looped U آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
contentions U وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
loop U آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
loops U آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
contention U وضعیتی که در آن دو یاچند وسیله قصد برقراری ارتباط با یک وسیله را دارند
peripheral U مدیر و کنترل کننده وسیله ورودی /خروجی یا وسیله جانبی
connectivity U توانایی یک وسیله برای ارتباط برقرار کردن باسایر وسیله ها و ارسال اطلاعات
device U کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
devices U کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
built-in U نوشتاری که موقتاگ به وسیله یک وسیله جانبی معمولاگ چاپگر ذخیره سازی شده است
simulate U کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
simulates U کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
daisy chain U روش اتصال یک وسیله با یک کابل از یک ماشین یا وسیله به دیگر
tie down U وسیله مهار هواپیما در محوطه پارکینگ وسیله بستن
simulating U کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
tromsillumination U معاینه اندامی بوسیله انداختن روشنایی زیاد بر روی ان
immersion proof U وسیله ضد رطوبت یا نفوذ اب وسیله ضد فرو رفتن در اب
trainer U وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
trainers U وسیله اموزش دهنده وسیله کمک اموزشی
daisy chain U باسهای ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند و هر وسیله میتواند داده را که به ماشین دیگر منتقل میشود دریافت
communication U مجموعه اصلی از برنامه ها که پروتکل ها را رعایت می کنند.کنترل کنندههای فرمت و وسیله و خط برای نوع وسیله یا خط استفاده میشود
laser U وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
lasers U وسیله تولید نور با طول موج یکسان در یک اشعه باریک به وسیله برانگیختن یک ماده به حدی که فوتونهای نورانی منتشر کند
plotters U وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
plotter U وسیله ناوبری وسیله رسم کننده
Chad U محصولات زیادی ایجاد شده از سوراخهای پانچ شده در نوار یا کارت
output U اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
outputs U اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
card U ترکیبی از سوراخهای پانچ شده که معرف حروف روی پانچ کارت است
cards U ترکیبی از سوراخهای پانچ شده که معرف حروف روی پانچ کارت است
in what way <adv.> U به چه طریق
via U از طریق
way U طریق
tao U طریق
how U از چه طریق
vi'a prep U از طریق
how far <adv.> U به چه طریق
to what extent <adv.> U به چه طریق
punched U کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
punches U کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
hawse U سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
punch U کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
seeps U از میان سوراخهای ریز نفوذ کردن چکه کردن
seeped U از میان سوراخهای ریز نفوذ کردن چکه کردن
seep U از میان سوراخهای ریز نفوذ کردن چکه کردن
seeping U از میان سوراخهای ریز نفوذ کردن چکه کردن
devices U فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
device U فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
by payment U از طریق پرداخت
dy drawing lots U به طریق قرعه
just as well <adv.> U به همان طریق
noway U به هیچ طریق
officially U از طریق اداری
Recent search history Forum search
1اینه
1whatever vehicle you drive all its handling characteristics are affected by the load you carry including passengers
4express, overexpression
4express, overexpression
4express, overexpression
4express, overexpression
1بدین وسیله از شما صمیمانه دعوت به عمل می آید، تا در برنامه ی که به مناسبت سپاس گذاری و قدر شناسی از مساعدت های مالی کشور جاپان، که از جانب اداره محلی بامیان برنامه ریزی گردیده است، شرکت ورزیده ممنون
1Regulatory label
2سلام یه دیکشنری برای ترجمه همزمان چندین کلمه میخوام؟ لطفا راهنماییم کنید. اشکال گوگل ترنسلیت اینه که برای هر کلمه فقط یک معنی رو مینویسه.
2سلام یه دیکشنری برای ترجمه همزمان چندین کلمه میخوام؟ لطفا راهنماییم کنید. اشکال گوگل ترنسلیت اینه که برای هر کلمه فقط یک معنی رو مینویسه.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com